خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

هه...

تشریف بیارید ادامه ی مطلب!!


به اتفاق یکی از دوستان به آرامگاه سعدی رفته بودیم.  
 پس از خروج تابلویی تبلیغاتی توجه مرا جلب کرد.  
 موضوع، دیدار قریب الوقوع رییس جمهور از شهر شیراز بود.   
دوستداران آقای احمدی نژاد، در آستانه انتخابات با خوشحالی تمام تصویر ایشان را،  
 به همراه یکی از اشعار سعدی پیشکش کرده بودند   ...
 

شعر دستکاری شده:

 

بخت باز آید از آن در که یکی چون تو درآید      روی زیبای تو دیدن در دولت بگشاید   

 

http://i41.tinypic.com/2nt94rn.jpg

 

 

 

اولین چیزی که توجه ام را جلب کرد، اعتماد به نفس این گروه ، 

در انتخاب شعری چنین وصف الحال در کنار تصویر رییس جمهور خوش صورت و خوش سیرت، محمود احمدی نژاد بود.  

وقتی این موضوع را با دوستم در میان گذاشتم، همینطور که قهقه می خندید،  

من به این فکر می کردم که بچه های محله ی سعدی هم انگار تنشان به خود سعدی خورده و لطافت طبع شان گل کرده ... 

 اما این دوست ما که خودش دستی در ادبیات داشت، 

 گویا حافظه ی ادبی اش بر اثر ریسه رفتن های نابهنگام، تکان خورده بود و اصل شعر سعدی را به خاطر آورده بود ...


اصل شعر: 


 بخت باز آید از آن در که یکی چون تو درآید     


روی میمون تو دیدن در دولت بگشاید
  

 

  ( لینک متن کامل شعر  این جا)


   

در اینجا چند پرسش پرسیدنی است :

 

...چرا طرفداران محمود در محله ی سعدی تصور کردند کلمه میمون یادآور حقیقتی است که هیچکس از آن آگاه نیست؟

تصور کردند این روزها کسی اشعار سعدی را نمی خواند؟

نه به ریش محمود رحم کردند و نه به ردای کهنه ی سعدی...

نظرات 7 + ارسال نظر
یـــــک یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:18 ق.ظ

اوه اوه!!!!!!!! چه سوتیه بدی دادن!
:)))))))))))))))

پانتی یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:56 ق.ظ http://pantijoon.persianblog.ir/

خیلی باحال بود!‌ البته من خیلی وقت پیش این مطلبو خونده بودم ولی خوندن دوباره اش هم خیلی حال داد خدایی چه اعتماد به نفسی دارن این طرفدارای ا.ن !!

آقای رگبار یکشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 05:27 ب.ظ http://www.ragbarha.blogfa.com

این نوشته از خند دار ترین و زیباترین نوشته هات بود نهال
تقارن میمون و زیبا خیلی خنده دار یود

[ بدون نام ] دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:27 ق.ظ

من و دل هردومون ....
.......
(دعا) فر یو

شهره دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:05 ق.ظ


میگن ادم خودش به خودش شک داره اینجاها مشخص میشه!!!!!!
خب اینهمه شعر...یه چیزیشون میشه....واقعا دم دوستت گرم چه سوتی گرفته از اینا....اما حسابی خندیدم وای فکر کن چقدر نشستن فکر کردن کنگره تشکیل دادن ....جای این کلمه چی بنویسیم؟؟؟؟
مرسی عسل

قزن قلفی دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 03:16 ق.ظ http://afandook.persianblog.ir

وای اینو جای دیگه هم خونده بودم ولی داشتم میمردم باز بشه عکسش که نشد . اینجا هم باز نشد . نهال عکس دیگه ایی ازش نداری . خیلی باحالن اینا !

امید دوشنبه 5 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:13 ق.ظ http://zoornameh.blogsky.com

اتفاقآ این بدبختا خیلی هم درست انتخاب کردن مهم اینه که من و شما اصل شعر رو میدونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد