خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

تنها در خانه...

می دونید رفقا!  

 

من می خوام داوطلبانه یه اعترافی بکنم...هرچند که عرق شرم بر جبین دارم و قلبم از ننگ ِ این واقعیت به شماره افتاده... 

 

اما خوب...گفتنی رو باید گفت...شجاعت می خواد که به همچین ننگی اعتراف کنی! کار ِ هر کسی نیست! 

 

حقیقیتش من تازه متوجه شدم که به واقع مایه ی ننگ و بدنامی جامعه ی جوان ها و هم نسلان خودم هستم!! 

یعنی دیگه اینقدر مساله واضحه که خودم هم با سری افکنده و بسیار شرمسارانه این ننگ رو می پذیرم... 

 

 

تو فکر کن که خانواده از جمعه صبح کله ی سحر باز سفر بستند و از شهر خارج شدند! اون وقت من موندم و یه خونه ی خالی و کلی روز ِ تعطیلی و کلیه ی امکانات و غیره و ذالک!! 

 

 

اونوقت فکر می کنی من چه استفاده ی مثبتی از این وضعیت فوق العاده کردم؟ 

 

هیجان انگیز ترین کارهایی که کردم نظافت ِ عمقی ِ منزل بوده!! 

 

اولین تجربه ی ممنوعه ام تو این چند روز طبخ ۲ جور غذا بوده!! 

 

علمی ترین و مفرح ترین کتابی که خوندم کتاب آشپزی ِ شیوا بوده برای فهمیدن طرز تهیه ی چلو ساده و خورش بادمجان و ماکارونی!! 

 

تنها ۲بار از در خونه بیرون اومدم که یه دفعه اش رو رفتم از فروشگاه سر خیابون برای یخچال خرید کردم و بعد هم امروز صبح که رفتم بنزین زدم و نون بربری خریدیم!! 

 

مکالمه های تلفنی ام تنها برای تبریک ِ عید نوروز بوده ولا غیر!! 

 

خلاقانه ترین کاری که انجام دادم دور ریختن تمام گل های مصنوعی ای بود که مامان از کیش و امثالهم ابتیاع کرده بود و پُر کردن گلدون هاشون با گل های مریم و رز و هم چنین دور ریختن ظرف هایی که احساس می کردم رو اعصابم بیس بال بازی می کنند!!(نتیجه ی منطقی و واقع بینانه ی این پاراگراف=مامان در بازگشت از سفر بدون شک من رو خواهد کُشت!!!)  

 

 

 

یعنی تو حساب کن کل استفاده و بهره ی من از این وضعیت رویایی همین موارد بالا بوده!!! 

  

چند وقت قبل بود در وبلاگ یه دختر خانم همسن و سال خودم می خوندم که خانواده اش سفر رفته بودند و اونم موقعیت مشابه داشت....(منزل خالی و متعلقاتش منظورمه!)...بعد از یک هفته قبل مشغول برنامه ریزی بود برای استفاده ی بهینه و فقط همون شب اول یه مهمونی مفصل گرفته بود و سِرو تمام چیزایی که باید و نباید و استعمال موارد مشابه!!! از مابقی روزها هم آنچنان استفاده ی دقیقی می کرد که اصلا انگار سال های متمادی برنامه های کلان ِسالانه ی ایالات متحده رو تدوین می کرده بدون ِ اتلاف ِ کسری از ثانیه...و بسیار هوشمندانه از تمام لحظه ها برای لهو و لعب و خوشگذرانی با عناصر ذکور و اناث استفاده می کرد... 

 

 

 

  

 

 

 

این بود که من هم امروز ناگهانی دچار یه تحول شخصیتی و سیستماتیک(!!) شدم و به ناگاه بانگی برآمد که  وای بر تو ای نهال!!! چه نشستی که ثانیه ها در گذرند و عمر به طرفه العینی می گذرد و این ایام طلایی نیز هم ! 

 

 

و خوب از آنجایی که من بسیار به دقایق و لحظات ارزش می نهم و مفهوم زمان برای من همان قدر واضح است که مشاهده ی هاله ی نور برای افراد دیگر،این بود که به جدیت مشغول برنامه ریزی ها ی دقیق شدم تا همه ی ممنوعه هاو کرده ها و ناکرده ها در این ایام باقیمانده به فعل انجام بشن و خوب به هر حال تجربه های جدید برای هر کسی لازمه و اصولا خوشی و شادمانی و گاهی هم لهو و لعب جزیی از زندگیست و بر هر انسانی در مقطعی واجب!! 

  

و خوب اصولا چه زمانی بهتر از این که همه چیز مهیا... 

 

خانواده در سفر....  

منزل با بهترین موقعیت خالی از سکنه.... 

فصل،فصل بهار و آنهم بهار شیراز و موسم عشق و حال....   

 

 

  

و در نهایت پس از تفکر و تعمق و برنامه ریزی های دقیق و فراوان،همچین برنامه ای با تاکید فراوان بر این که : زود باش بجنب که دیر میشه، از این جانب استخراج گردید: 

 

 

 

 

 از 4 لغایت 13 فروردین: 

 

روزانه 5 ساعت مطالعه ی زبان انگلیسی. 

 

دیدن دی وی دی های -خانه داران سرسخت- با زیر نویس فارسی . 

 

تکرار و عادت به تکرار ِ عبارت های تاکیدی. 

 

انتخاب یک محل شلوغ برای هر روز و قدم زدم بین مردم ...

 

دو ساعت تردمیل روزانه:صبح و عصر ...

 

تهیه ی سی دی های رقص ایرانی و تمرین در منزل ...

 

   

 

 

 فقط نمی دونم الان از نظر روحی آمادگی این همه عیش و نوش و خوشی و لهو و لعب رو  یه جا دارم یا نه!! می ترسم ظرفیتش رو نداشته باشم حقیقتا!!! یعنی الان همچین موجودِ مفرحی و سرخوشی ام من!!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پی نوشت: 

 

یه وقتهایی که دارم از خونه میرم بیرون ، مامان می پرسه کجا داری میری؟ 

 

-هیچی! کافی شاپ!! البته نه با دوست پسر جدیده ها!! نه! اونو که دیشب با هم پیاده روی می کردیم دیدمش! اون پارسالیه رو یادته؟؟ می خوام برم اونو ببینم!! 

 

مامان: برو بابا!! تو اگه اهل این کارا بودی و عرضه اش رو داشتی دلم نمی سوخت!!! 

 

-متشکرم!!!  

 

 

  

اضافه شده در ۶:۳۵ بامداد: 

 

 

فرموده اند  که لطفا حتما به برنامه ات چند تا کورس آشپزی هم اضافه کن!!!!!!

 

 

چقدر برنامه مهیج تر شد واقعا!

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
دناتا چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:33 ق.ظ

حالا بساط چیزای ممنوعه و عیش و لهو و لعب هم نداشتی نداشتی عزیزم. از این سکوت خونه و آرامشش لذت ببر!

واقعا سکوت و آرامشش به شدت برای من لازم بود....

yalda چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:54 ق.ظ

che bamazeh,chon ehtemalan doost pesar nadari khoneh khali bedardet nemikhoreh,vagarna be ghole khoddet khoneye khali baraye kheili az javoonhaye irani az har do jens arezoost,har chand be nazare man adam bayad zatesh dorost bashe,vagarna ti ghoti kebritam bendazi adame bad zato bazam kare khodesho mikone.[:S029
:]vali khob man mondam to in barnameh rizit ke hamsh darse ke dokhtar.
dar har omidvram k behet hesabi khosh begzare.
movazebe khodet bash ,miboosamet

آره هر چی فکر کردم دیدم نمیشه هم در آن واحد دوست پسر گرفت بعد همون موقع دعوتش کرد خونه بعد مابقیه قضایا!!! اینه که رکن اصلی ماجرا وجود خارجی نداشت!!

بنابراین باز رفتم سراغ کتب-دوست خوب و این صحبتا!!!!


می بوسمت خیلیییییییی زیاد

دختره چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:02 ق.ظ http://likepoison.blogfa.com

نهااااااااااااال جووووون!
بابا تو فقط اون پستا رو برای از راه به در کردن ما میذاری؟ بیا یکم از راه راست منحرفت کنم

خوب دخترم بذار لااقل تو رویا این جوری پیش بریم مادر.....

آره قربون دستات یه دوره ی فشروده بذار که تو ایام عید بازدهی داشته باشه

.:: نوروز شاپ ::. چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:46 ق.ظ http://norouzshop.com

با سلام و درود [گل]

وب قشنگ و پر محتوایی داری [قلب] بهت تبریک میگم دوست عزیز [گل] کارت حرف نداره [گل]

امدم دعوتت کنم بیای به فروشگاه نوروز شاپ [گل]

http://norouzshop.com

همه محصولات به مناسبت فرا رسیدن عید باستانی نوروز با 40% الی 60% تخفیف ویژه عرضه میشود

بهترین فرصت برای خرید را از دست ندهید[گل]

همه سفارشات حتی در ایام نوروز هم آماده و ارسال میگردند [گل]

کلیه محصولات در پگ و کاور ضد خش و بسته بندی ضد ضربه عرضه میگردد[گل]

کلیه محصولات با گارانتی 48 ساعته عرضه میشود شما بعد از دریافت سفارش خود تا 48 ساعت میتوانید برای مرجوع کردن سفارش و دریافت هزینه خود اقدام نمایید

این بهترین فرصت خرید از یکی از بزرگ ترین فروشگاه های وب در ایران است[رضایت]

با خرید بیش از ده هزار تومان شما در قرعه کشی بزرگ نوروز شاپ شرکت داده خواهید شود[گل]

جوایز نفرات اول به ترتیب هفتصد هزار تومان - پانصد هزار تومان - سیصد هزار تومان و به هشتاد و نه نفر از خریداران خوش شانس خود هدیه کوپن خرید رایگان به اندازه مبلغ سفارش قبلی داده خواهد شود.[گل]

پس این فرصت بی نظیر را از دست ندهید[گل]

برای دریافت لیست جدید ترین محصولات ما + آدرس جدید سایت (در صورت پیش امد هرگونه مشکل احتمالی) + هدایا مختلف تبلیغاتی در یکی از گروه های زیر عضو شوید

آدرس گروه یاهو ما:

http://groups.yahoo.com/group/takbuy/join

آدرس گروه گوگل ما:

http://groups.google.com/group/takbuy?hl=fa

با عضویت رایگان در یکی از گروههای بالا از ده ها هدیه ارزنده + تخفیف در سفارشات بعدی + دریافت رایگان کوپن خرید و ..... برخوردار شوید.[گل]

امیدوارم شما هم به جمع مشتری های دائم ما بپیوندید [گل]

خدمات و محصولات فروشگاه ما رو با دیگر فروشگاهها مقایسه کنید [گل]

مطمئن باشید از انتخاب خود پشیمان نخواهید شود[گل]

پایدار پیروز و موفق باشید[گل][بدرود]

http://norouzshop.com

بولوت چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 01:40 ب.ظ

میگن بچه مامان بابا بالاسرش نباشن معلوم نیست چیکار کنه. راست میگنا.
میگم کهوسط این همه خلاف یه کیلو فالوده شیرازیم جای من بخور.

واقعا !! یه کم دیرتر بیام از دست در رفتم کلا.....

اومممممممم فالوده ی شیرازی...آخی این جوری گفتی دیگه هر وقت طرفش برم بی برو برگرد یاد تو میفتم! حیف که نمیشه پست کرد خوی!! :))

خانم یاپ چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:15 ب.ظ http://www.yup.blogfa.com

وقتی روی تخت ولو بشی و دسپریت هواس وایفز ببینی مطمئن باش بیشتر از صدتا پارتی بهت خوش میگذره ....

خوش به حالت که داری تازه شروع میکنی ...من دیوونه ی شخصیتای سریالم ...
سریالی که توو هر اپیزودش یه عالمه درس و تجربه ست ....

جامو خالی کن ...

جدا که پر از تجربه است...اون سریال های رایج قبلی مثل لاست و ۲۴ اصلا این جوری نبودند

بانو.حکایت همچنان باقیست چهارشنبه 4 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:08 ب.ظ http://savoy.persianblog.ir

ببین اگه فک کردی میتونی بری اسمتو توی گینس ثبت کنی تنها تنها سخت دراشتباهی عزیزدل .. یکسر بیا وب من میفهمی چرا !

البته با توجه به وضعیت امروزم من باید برم اسمم رو تو قسمت پرخواب ترین های گینس ثبت کنم!!!!!!!!!!!!!!!
.
.
.
.
.
.
خوندمت :)) هم دردیم پس!

دوست پنج‌شنبه 5 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:03 ق.ظ

سلام
با دیدگاهی که ازت دارم همین را انتظار میره از شما
موفق باشی

سلام

ممنونم واقعا از این همه مهر....

سپاس

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد