خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

این زن گاز می گیرد!!!

هیچ وقت از وجود و حضور ِ مهمان ماهیانه ام شکایت نکردم و غر نزدم!  

حتی فعالیت و جست و خیزم در روزهای قرمزِ تقویم ِ زنانه ام نسبتا طبیعی بوده و مثل بقیه ی روزها... 

 

منتها الان مدتیه به شدت با یک هفته،ده روز ِ قبلش درگیرم! یعنی این عدم ِ تعادل ِ هورمونی ِ منجر به سندروم پیش از قاعدگی داره منو کلافه می کنه...  

 

کاملا تمایل و آمادگی ِ روحی و جسمی دارم افراد ِ نه چندان ضروری ِ دور و برم رو حذف فیزیکی کنم از روی زمین!!  

 

بسیار بسیار پیش میاد که کاملا مستعد ِ اینم که به خیلی ها بگم میشه دهنت رو سریع ببندی؟ (نمی گم ها البته! مثل مابقی ِ بغض های فرو خورده ی زندگیم تلنبار میشه)  

 

گاهی به خودم میام می بینم تو ذهنم یه بیست سی نفر رو کشتم و یه صد-صد و پنجاه نفری رو هم لت و پار کردم و دارم به نفر ِ بعدی لگد میزنم !!  

 

و البته هیچ کدوم از این احساست به واقعیت نمی پیونده و من همچنان همان بانوی ِ مهربان و خنده رو خوش برخورد و متین هستم در ظاهر... 

نهایت کاری که مایلم انجام بدم اینه که پخش شم یه جایی و فیلم ببینم!  

 

نیازهای عاطفی ام به شدت زیاد میشه و اصولا دو حالت داره:-یا این که دلم می خواد مثل یه گربه ی لوس تو دست و پای یکی غلت بزنم-یا این که مثل یه گربه ی وحشی(!) حمله ور شم طرفش و هر کاری دلم خواست(از اون لحاظ البته ! این جا پای کشت و کشتار مطرح نیست به هیچ عنوان!!!) انجام بدم...  

دل درد و کمر درد و استخوون درد رو که اصلا ولش کن!  

بعدم نهایتا وارد خود ِ دوره ی عادت ماهانه میشی که از نظر فیزیکی عملا تفاوتی با یه جسد متحرک نداری! اما وضعیت روحی به نظر من از قبلش بهتره...  

 

اینا رو این جا گفتم تا این تابویی که باعث شرم و حیا از گفتن ِ این مساله توسط خانم ها حتی در این عصر و نسل هم میشه به نوبه ی خودم شکسته باشم...

به هر حال این یه مورد ِ کاملا طبیعی و همه گیره که طبیعت به زن بخشیده و من نمی دونم چرا با این همه پیشرفت ِ فرهنگ هنوز خیلی ها لب می گزند با شنیدنش و احتمالا تا همین جا هم کلی من مورد لعن و غضب و ایش و ویش واقع شدم!  

 

خود ِ من هم مسلما نمی تونم مثلا به رییسم بگم ببخشید من الان به این علت درد دارم! میشه فَکِتون رو ببندید و اراجیفتون رو یه وقت ِ دیگه به من یا عمه ی محترم تحویل بدید؟؟ 

 

اینو گفتم تا شما آقای عزیزی که با همکارهای مونت کار می کنید یا حتی شما که پارتنر دارید و متاهلید یا خواهر ِ جوان دارید،بدونید که این دوره به حد کافی فشار و بدبختی و مصیبت و استرس و افسردگی به زن وارد می کنه...  

 

این آسیب پذیری و شکنندگی و بی حال و حوصلگی اصلا عمدی نیست! باور کنید هیچ کس عملا دوست نداره مریض و خسته و افسرده باشه!

منتها هیچ عمدی در کار نیست!  

یه کم،فقط یه کم درک و انعطاف پذیری از طرف شما وضعیت رو چندین برابر بهبود می بخشه...

البته متاسفانه زن های ایرانی اکثرا ورزش منظم و دقیق و برنامه های تفریحی ِ شاد ِ ثابت و تغذیه ی اصولی و علمی در زندگیشون جایگاهی نداره و همین هم به این مساله دامن میزنه...

چون مسلما اگه ریتم ِ کلی ِ یه زندگی شاد باشه و آرام، خودش یه سد ِ محکمه برای جلوگیری از آسیب های مربوط به این دوره... 

 

خلاصه این که خیلی دوره ی مزخرفیه! نمیشه هم که یه لیبل به خودت وصل کنی که «خطر ِ گاز گرفتگی به علت دوره ی پیش از قاعدگی! لطفا پاچه های خود را از دسترس دور نگاه دارید!!!»  

اینه که شما آقای محترم ِ صاحب ِ شعور و فهم و کمالی که این جا رو می خونی... از این بعد در برخوردها و رفتارهاتون این مساله رو هم در نظر داشته باشید و به شکرانه ی این دردی که ندارید(!!) کمی بیشتر ملایمت و مدارا کنید... در ضمن در زمان های اضطراری ۴ تا دوستت دارم اضافه ی از ته ِ دل و اثباتش حتی با ساده ترین شیوه های ممکن و بوس و بغل و نوازش های طولانی مدت ِ واقعی، هیچ جای دوری نمی ره و بازتابش در زندگیتون کاملا درخشان خواهد بود!!  

 

 

 

 

 

 

امضا: نهال باربارا دی آنجلیس!!!!!!!  

 

پ.ن:

برادران ِ عزیزِ پلیس وب !!بله شما! سلام العلیکم اخوی!  لطفا منو فیل تِر نکنید!! باور کنید عکس کاملا مرتبط با مطلب بود!!!هیچ منظور خلاف ِ شرع و رنگی و مخملی (!) نداشتم اصلا!





بعدا نوشت:


اول این پست رو حذف کردم...برا همین فقط میشد از ریدر خوندش! اما بعد پشیمون شدم!!! این همه عصیان کردیم،اینم روش!!! :))

نظرات 16 + ارسال نظر
دختره دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:33 ب.ظ http://likepoison.blogfa.com

آخ نهال جونم حرف دلمو زدی.

حرف دل همه زن هاست واقعا...
می بوسمت عزیززززم

دوست دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 ب.ظ

سلام

سلام و عرض ادب و ارادت...

سیلوئت دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:37 ب.ظ http://silhouette.blogfa.com

ای بابا خواهر... ما که قبلش همه این حالتارو داریم که بماند. چه روحی چه جسمی... در زمان خود فاجعه(!)‌هم که هیچی!!! کلا نه رنگ به رخ داریم نه حال و حوصله در وجود و اینا... بعد تموم شدنشم تازه یه مصیبتی داریم که این یکی دیگه خیلی مصیبته!!! اونم اثرات استفاده از پد های مختلفه که شکر خدا هیچ برندی به ما سازگار نیست و بعدش دیگه شما می دونی که چه به سر آدم میاد وقتی همچین جیزی تو بدنت حساسیت ایجاد می کنه و یه هفته ده روزیم درگیر اونی!!!!!!!
خلاصه که من تو این دوران به این نتیجه می رسم اگه بزنم خودمو بکشم هم مقرون به صرفه تره!!! و تعداد کمتری ناکار می شن هم خودم راحت می شم! بیخودی هم به دوست پسر بیچاره فشار وارد نمی شه! والا!!!

تو که ظاهرا برای اذیت شدن روز کم میاری! باید تقاضا بدی روزهای یه ماه رو زیاد تر کنند!! :))

و اما در مورد پد ! من خودم خیلی زیاد اصول و موارد بهداشتی رو رعایت می کنم همیشه و در همه ی زمینه ها! نه به صورت وسواس! اما دیگه برام عادت شده .

تا این که این حساسیت به پد برام پیش اومد. اولش نمی دونستم مشکل از اینه و سراسیمه به دکترم مراجعه کردم.اون هم که سابقه ی زندگی و لایف استایل منو میدونه، بدون این که به چیز دیگه شک کنه فوری گفت از پد ها هست!

جالبه که من از پد ایرانی هم استفاده نمی کردم.و بعد هم بهم گفت که مدتیه حتی گزارش ها و بیمارهایی داشته با تجربه ی عفونت و یا قارچ در اثر استفاده از پد.

بعد هم گفت که بهتره که از اون پدهای قدیمیه پنبه ای(اون ورژن قدیمیه ساده ی بدون پرو بال رو یادته؟؟؟:)) ) از اون استفاده کنم و قید تکنولوژی و اینا رو بزنم!

که باز با همون هم مشکل بهم زدم و بعد گشتم و یه نمونه ی ضد حساسیت (روش قید شده ضد آلرژی و حساسیت) پیدا کردم!

که مواد به کار رفته اش فرق داشت و واقعا ضد حساسیت و آلرژی بود.

بگردی حتما پیدا می کنی...

شاد باشی و می بوسمت

yalda دوشنبه 16 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ب.ظ

نهال جان واقعاً که حرف دل همهٔ خانومهارو زدی،چقدر خوشم میاد از این تابو شکستنات،حالا همچیزش یه طرف ،این عصبانی شدن آدم یه طرف،شوهر من تا عصبانی میشم میگه میدونم باز داری .... میشی‌،بعضی‌ وقتا هم که همینطوری حوصله ندارم میگه تو که تازه تموم شدی پس چرا باز عصبانی‌ هستی‌:)در هر حال اینم یکی‌ دیگه از بدبختیهای خانوماست،
عزیزم برای مشکلات قبل از این دوران سعی‌ کن چای دارچین یا زنجبیل(تازه یا پودرشو با آبلیمو) بنوشی که خیلی‌ خیلی‌ موثر.

میبوسمت،پاینده باشی‌

یلدا جانم من همیشه چای رو این جوری دم می کنم و می نوشم:

نصف چای سیاه+نصف چای سبز+پودر دارچین یا رنجبیل یا بهار نارنج یا هل یا زعفران.

این هم که همیشه می گفتند که زعفران روزهای اول خونریزی رو زیادتر می کنه من دو سه بار امتحان کردم کاملا در مورد من برعکس بود!

ضمن این که زعفران مثل یه آرامبخش قوی اعصاب رو آرام می کنه.

بعدم تا وقتی ورزش جزو لاینفک زندگی ام بود هم شرایط خیلی بهتر بود..من از سه شنبه دوباره دارم ورزش رو شروع می کنم.

البته یه چیزی بگم! اگه شرایط اون موقع زندگی ام عادی و آرام و خوب باشه،این دوره ی جهنمیه قبل از پریود به شدت برام عادی میگذره...

می بوسمت و برات دوران قرمز آرامی رو آرزو می کنم :))

شاد باشی عزیزم

گلپر سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 04:56 ق.ظ http://sokhan.persianblog.ir

راستش من قبل ازدواج وقتی با شوهرم دوست بودم این مطلب رو بهش گفته بودم و خواسته بودم که تو این دوران با من همکاری کنه .

یادمه وقتی رفته بودیم برای ازدواج آزمایش بدیم بعد آزمایش تو کلاس آموزشی بهشون گفته بودند که توی دوره ماهیانه خانمها باید حواستون باشه که اونها تغییرات رفتاری دارند و باید باهاشون همکاری کنید و ... وقتی از کلاس اومده بود بیرون میگفت خیلی خوشحالم که یک زنی رو انتخاب کردم که به معنای واقعی با من راحت بود و تعارف و خجالت الکی نداشت و این مطلب رو قبلا به من گفته بود و ...

خیلی پست خوبی بود .

آره گلپر جان واقعا باید گفت...

اما مرد هم لازمه که «مرد» باشه و درک و فهم و انسانیت و شعور داشته باشه که حتی اگر هم بدونه، بخواد و بلد باشه چه طوری رفتار کنه...

بهت بابت داشتن چنین همسر فرهیخته و روشن اندیشی تبریک می گم و یقین دارم که زوج برازنده ای هستید...

می بوسمت و شاد باشی

سپید سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:33 ق.ظ

نهال بیداری؟ یه ریفرش زدم دیدم کامنت ها تایید شده فهمیدم بیداری.

آره عزیزم.

من لپ تاپ اصلی ام خرابه و معمولا نیمه شب ها با یه لپ تاپ قدیمی تر و اینترنت دایال آپ مینویسم.

سپید سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:39 ق.ظ

نهال گاهی غبطه می خورم هم به جسارتت هم به این همه معلوماتت!
میدونی منهم به طرز وحشتناکی با این دوران مشکل دارم و در طول اون مدت بارها از سر افسردگی طلب مرگ می کنم! مثل احمق ها!

ای بابا

اولا تو به من لطف داری

بعد هم چرا به این شدت؟
ببین این وضعیت رو همه ی ما خانم ها داریم اما این خود تویی که می تونی در بدترین شرایط بهترین وضعیت رو برای خودت فراهم کنی!

می تونی همیشه ورزش کنی تا بدن و روحیه ات همیشه روی فرم باشه،به قول یلدا از نوشیدنی های آرامبخش گیاهی استفاده کنی و به اطرافیان نزدیکت تذکر بدی که در چه شرایطی هستی تا مراعات کنند...

می دونی من بعد از تمام شدن این دوره حس فوق العاده خوبی دارم! مثل یه جور سبک شدن! راحت شدن! حس بی نظیریه! یه دفعه این جوری نگاهش کن! باور کن حس خوبیه...مخصوصا اون سبکی اش...

می بوسمت عزیزم

شاد باشی

آریانا سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:04 ق.ظ

من بیچاره که علاوه بر اینها کلی جوش هم به صورتم می زنه یعنی هرچی تلاش می کنم که از شر این جوشها راحت بشم فایده نداره.
به نظرت یعنی مشکل هورمونی دارم؟

جوش که یکی دو تا قبل از این دوره طبیعیه اکثرا اما اگر زیاد میزنی حتما یه آزمایش بده و یه سونوگرافی هم انجام بده...اگه هورمونی باشه کاملا درمن پذیره عزیز دلم...
اما تو به خاطر جریانات زندگی ات استرس هم زیاد داری آریانا...

میبوسمت و برات شادی و آرامش و خوشبختی آرزو میکنم...

دوست سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 08:17 ق.ظ

سلام
خسته نباشید
صبح سه شنبس داشتم دیدم تا سپده بیدار موندید و تعجب کردم شما مگر سر کار هم نمیرید ؟
چرا اینطور خودتون را عذاب میدید؟
فکر نمیکنی خیلی از مشکلات جسمی و...بخاطر کم خوابیتون هست ؟
میشه روند را تغییر بدید؟
در هر حال نگران شدم
مواظب خودتان باشید

سلام...
سپاس
چرا میرم اما عادت کردم دیگه و اذیت نمیشم....
ممنون از لطفتون...
مراقب خودتون و گل دخترهاتون باشید...

ریحانه سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:16 ق.ظ

سلام عزیزم
باورت میشه الان از زور سر درد شدیدددددددددددد, حالت تهوع اصلا فکر کن یه مرده متحرک
نمی تونم کاری انجام بدم دلم می خواد فقط بخوابم حوصله هیچ مراجعی رو هم ندارم. .... دقیقا امروز روز دومم هستش و خین و خیییییییین ریزی ......شدید
وای خدا.......
الهی قربونت برم که همیشه هر پستت یه جورایی به حال و هوای من هم می یاد .

من هم به اخوی (برادر ) سلام علیکم می گم
اخوی اگر سایت دوست نازنینمان فیلترینگ شود آحاد (درست نوشتم) کامنت گزاران از خدای باری تعالی خواهانیم تو روح تو و دشمن و ا...ن سگ ..
آره خواهر دیگه و دیگه ..
قربونت برم مواظب خودت باش.
مشتاق دیدارت هستم بی صبرانه .....

آخ که درک میکنم شدیدددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد

دیدی آدم دلش می خواد هرچی شیرینی تو دنیاست بخوره بازم ضعف داره...

این تهدیدی که تو به برادرانمون(!!!!!!) کردی عمرا دیگه اینا دست از پا خصطا کنند....با این درجه از خشانت!!!


تو آخرشیییییییییییی ریحانه...

میبینمت و میبوسمت در شیراز

دخترکت رو ببوس از طرف من...

کیانا سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 06:58 ب.ظ

سلام نهال جان. خوبی؟الا ن داشتم این پستتو میخوندم ناخوداگاه گریه م گرفت.میدونی چرا؟اونجا که نوشته بودی میخوای به طرف بگی خفه شه ولی باز تلنبار میکنی رو بغضهای دیگه ت.منی که از وب قبلیت تورو میشناسم ومیدونم چه مشکلاتی داشتی و چقدر آفتابی هستی و بدون توجه به طرف مقابل فقط میتابی.بعداز خوندن این مطلبت ،خواستم باز بهت بگم که بعنوان یه خواننده خاموش قدیمی واقعا دوستت دارم.
راستی منم مشکلم درست بعد این دوران هستش.یعنی انقدر افسرده میشم که چندبار خواستم خودمو بکشممممممممم

سلام عزیز دل من...
خوبی دختر...یادم اومد کاملا...گاهی کامنت گذاشتی
میدونی ...دارم یقین پیدا میکنم که اون همه عصیان و ایستادگی و صبر و طاقت بالاخره یه روزی جواب میگیره...دنیا هیچ وقت روی پاشنه نمیچرخه...
چقدررررررررر خووشحالم که دوباره هستی....چقدر خوب که همچین کسایی تو زندگی ام هستند...همین مرا بس!

عزیزم جوشونده های گیاهی و ورزش منظم یادت نره

می بوسمت و برات شادی بی نهایت آرزو میکنم...

ساتین سه‌شنبه 17 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:21 ب.ظ

من این دورانمو دوست دارم
همیشه اینطور بودم
خیلی عجیب و غریبم ؟

من هم وقتی همه چیز آروم و بر وفق مراده این حس رو دارم...

مثلا این سری ۶۰ درصدش نیشم تا بناگوش باز بوده و میخندیدم!!!!!:))

شاد باشی عزیز دلم

امیدوارم همیشه از زندگی ات لذت ببری...

میبوسمت

یک زن چهارشنبه 18 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 09:10 ق.ظ

میگم گرچه که ما خانوما دوران بدی داریم اما نیمه پر لیوان رو هم ببینید که خود این هم نشونه سلامتیه ... مثلا خود من یه موقع که تاریخش اینور اونور میشه .. اولش ذهنم میره وای نکنه باردار باشم بعدش میگم نکنه مشکلی چیزی باشه ....
روزهای خوبی رو برات ارزو میکنم خانوم

آره دقیقا! میدونی زندگی دقیقا همینه! همه چیز بستگی به دید و نگاه تو داره! میشه از یه قضیه ی این جوری، فاجعه ساخت،میشه هم خوشایند نگاهش کرد...
فلسفه ی زندگی اینه....

میبوسمت عزیزززززم
شاد باشی و آرام

آوامین پنج‌شنبه 19 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 02:24 ب.ظ http://www.mandelto.blogfa.com

اوهوم ...منم از یه هفته قبلش تا یه هفته بعدش می میرمو زنده میشمو به روم نمیارم ...سرجمع حساب کنی من یه هفته در ماه حالم خوبه !!!
:(

آره گاهی آدم ماه کم میاره!!:))

اما من امتحان کردم وقتایی رو که شرایط روحی ام خوبه تازه کلی هم از این دوران و سبکی بعدش لذت بردم...کلا درصد زیادیش بستگی به شرایط داره...

میبوسمت عزیزم

شاد باشی...

علی جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 05:01 ب.ظ http://soundtrack2010.mihanblog.com

_______@@@________@@_____@@@@@@@
________@@___________@@__@@@______@@
________@@____________@@@__________@@
__________@@________________________@@
____@@@@@@___سایتت خیلی قشنگه______@@
__@@@@@@@@@__@@@@@@@_________@@
__@@____________منتظر حضور گرمت_______@@
_@@____________@@@@@@@@@@_____@@
_@@____________ هستــــــــم ___@@@
_@@@___________@@@@@@@______@@
__@@@@__________@@@@__________@@
____@@@@@@_______________________@@
_________@@_________________________@@
________@@___________@@___________@@
________@@@________@@@@@@@@@@@
_________@@@_____@@@_@@@@@@@
__________@@@@@@@
___________@@@@@_@
____________________@
____________________@
_____________________@
______________________@
______________________@____@@@
______________@@@@__@__@_____@
_____________@_______@@@___@@
________________@@@____@__@@
_______________________@
______________________@


سلام دوست گلم.بهت خسته نباشید میگم چون وبت رو خیلی خوب طراحی کردی.

[دست][دست][دست][دست]

از خدا میخوام توی زندگیت پییروز وسر بلندت کنه.[لبخند][لبخند][لبخند][لبخند]

اسم من علی هستش.

[نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند]

به منم سر بزن.خوشحال میشم.وب من کاربردیه حتما به دردت میخوره.

این ادرسشه:http://soundtrack2010.mihanblog.com

[نیشخند][نیشخند][نیشخند][نیشخند]

تمایل دارم با هم تبادل لینک کنیم.[تفکر][لبخند][لبخند][لبخند]

منو با اسم کاملترین مرجع دانلود کتاب صوتی لینکم کن.

[قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]

منم لینکت میکنم.[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

در ضمن میتونی توی گروه یاهوی من هم عضو بشی.

اونجا میتونی با اعضای گروه تبادل اطلاعات کنی.

[چشمک][چشمک][چشمک][چشمک][چشمک]

من و توهم میتونیم کاملا باهم اشنا بشیم.

این ادرسشه.http://groups.yahoo.com/group/soundtrack2010

بهت توصیه میکنم حتمآ عضوش بشی.[رضایت][رضایت][رضایت][رضایت][رضایت]

منتظرتم.بای.

[بدرود][بدرود][بدرود][بدرود][بدرود]

خانوم جمعه 20 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 10:41 ب.ظ http://khanoomstory.blogsky.com

می خواستم برای پست بالا نظر بذارم دیدم کامنتدونی بسته هست
اومدن اینجا غررر بزنم که اااااااااااا چرا از این پستای قشنگ که می نویسی به ما میگی هیسسس ساکت!هان؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد