خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

چقدر دلم می خواد با یه اشناُآشنا به کلیت زندگی من،حرف بزنم...

چقدر حرف دارم...

نوشتن برام سخت شده...


شاید چند پست رمزدار بنویسم...





نظرات 9 + ارسال نظر
محدثه چهارشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:35 ق.ظ http://entezareshirin86.blogfa.com

قربونت برم پات خوب شد؟ بهتری الان؟

بوووس از کجا فهمیدی :)
نه امروز آتل بست...
دو هفته ی دیگه ایشالله

ملودی چهارشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:38 ق.ظ http://melody-writes.persianblog.ir/

سلام نهال جون من هی میدیدم آپ کردی بعد اینجا هیچی نبود از تو ریدر خوندم . ایشالا که پات زودتر خوب بشه .قربونت برم تا تعطیل شدی و خواستی از تعطیلات استفاده کنی اینطوری شد اما عیب نداره ایشالا زودتر خوب میشی.تو رو خدا رعایت کن تکون نده مراقب خودت باش بوووووووس

دقیقا بلافاصله بعد از اون همه خستگی
ولی این هم تموم میشه ملودی صبور و مهربان...
حذف کردم مطلب رو که کسی رو اذیت نکنه و انرژی ممنفی ندم به کسیووو
می بوسمت عزیزم
شاد باشی

[ بدون نام ] چهارشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:58 ب.ظ

فکر خوبیه... حرف زدن خیلی خوبه... حرف زدن آدمو آروم میکنه... شنونده ی خوب برای آدم مثل یه آرامبخش قوی عمل میکنه...

پات چی شده؟
الان خوبی؟

دقیقا همینطوره...
والا از هر مشکلی که فکر کنی یه مقداریش برام پیش اومده
:)
این نیز بگذرد...
شاد باشی

yalda چهارشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:10 ب.ظ

نهال جان دیدم نبودی از کومنت دوستی فهمیدم گویا پات مشکلی پیدا کرده،چی‌ شده؟دیدم خبری نیست عزت،گفتم احتمالا رفتی‌ مسافرت امتحانات تموم شده،عزیزم شاید تعارف بنظر برسه، ولی‌ میتونی‌ منو مثل خواهرت بدونی،من یه گوش شنوا برای هرچی‌ که دوست داری بگی‌ دارم،فقط حیف که دورم که الان اینقدر چتو ...هست می‌شه آدم احساس نزدیکی‌ کنه،به هر حال اگه دوست داشتی بهم بگو عدد کنم حسابی‌ بحرفیم،من وقت فعلا زیاد دارم،



تو که عزیز دلمی....مهربون...
اگه رمزی هم نوشتم برات حتما رمز می ذارم...
می بوسمت و سپاس از این همه مهربونی

yalda چهارشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:11 ب.ظ

نهال جان راستی‌ برات ایمیل دادم می‌شه خواهش کنم بخونیش

یلدا جان جمعه صبح تو علوم پزشکی جلسه است بذار ببینم کی رو می تونم گیر بیارم...
نگران نباش...

یک زن چهارشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 05:26 ب.ظ http://manam1zan.persianblog.ir

مگه پات چی شده ؟؟//
چیزی شده نهال جونم

شکسته-رباطش کش اومده -غضروف و مفصلشم آسیب دیده
:)
گچ هم نذاشتم بگیرن:)

حالا توضیح میدم
می بوسمت

نازی پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ق.ظ

سلام. نهال دیر دیر می نویسی دلم واست تنگ میشه

عزیز دلم....زود می نویسم از این به بعد و احتمالا چندتایی رمز دار...
می بوسمت عزیزم
شاد باشی

یک زن پنج‌شنبه 6 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:54 ب.ظ http://manam1zan.persianblog.ir

ای بابا !!!!

بعله خواهر جون...اینطوریاست...
می بوسمت

Jane شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ق.ظ http://www.jane-jane.blogfa.com

نهاال ریزشه موهام کامل بند اومد مرسی
بوسسس

خدارو شکر...قابلی نداشت :)
می بوسمت
شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد