خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

خوشبختی

زندگی را با همه ی زیبایی اش در آغوش می کشم...

دلیل اینکه حافظ به جای مسجد می رفت می خونه :

نظرات 3 + ارسال نظر
Nima شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:11 ق.ظ http://nimacruise.blogsky.com

سلام و صبح زیبای زمستانیتان بخیر و نیکی !
بنده به شدت تکذیب میکنم .
خونه حافظ اینا بغل دست خونه ما هس ما قدیما هرروز با هم سلام علیک داشتیم . میرفتیم مسجد نماز رو به جماعت به جا می آوردیم این کروکی که شما کشیدی اشتب هست آبحی .
بنده خدا جناب حافظ شیرازی که از دوستان نزدیک ما میشن (روحش شاد) به دلیل اینکه دیکس عذر می خوام دیسک کمر داشتن و نمی تونستن زیاد راه برن (براشون ضررداشت) میرفتن می خانه البت با هم میرفتیم یادش بخیر. چه کارایی که نمیکردیم !
شما یه تجدید نظری بفرمائین . آبرو داری کنین بی زحمت یا جای مسجد و می خانه رو عوض کنین یا توضیحات لازم را مبذول بفرمائید !
لهجم که شیرازی نبود ؟

بهار سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:05 ب.ظ http://tickling.blogfa.com

سلام
باحال بود
خوشال میشم منو لیک کنید اگر کردید خبر بدید منم بلینکم شما را

Foozool Khanooom پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:56 ق.ظ

عامو حال داره ها! باید می نشس خونه زنگ میزد بچا میومدن با هم میزدن..! والو بُخُدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد