بعد از یک دوره ی استرس شدید،به علت تشخیص اشتباهی که برای پدرم گذاشته شده بود و گریه زاری ها و غصه ها و عمل و بعد هم رد کامل تشخیص اول و سلامتی کامل به قیمت در آوردن یک عضو بدن(بله دوستان نیازی به در اوردن نبوده!پدرم سالم بوده و هیچ بیماری ای نداشته! نتیجه ی بیوپسی ِ اولیه اشتباه بوده!!)، الان فقط حس می کنم که خیلی خسته ام و زندگی رو خیلی بی خود دارم از دست می دهم و باید بجنبم که تا دیر نشده حسابی زندگی کنم!!
خدا رو شکر که تشخیص اشتباه بوده و بابا الان بیمار نیستن...
دخترک...
خیلی مواظب خودت باش...
عزیززز دلم...
ممنون از مهرت...برات شادی و خوشبختی و آرامش و عشق ابدی آرزو می کنم...
می بوسمت
نهال جون نمیدونم بگم خدا رو شکر برای اینکه هیچی نبوده یا تاسف بخورم از این تشخیص اشتباه دکترها که وقتی هیچی هم نیست عضوی رو در میارن . فقط این وسط میدونم چه استرسی کشیدی عزیزم . امیدوارم از این به بعد اصلا شاهد این چیزا نباشی قربونت برم
عزیز دلم....الهی الهی که نی نی درون تو در کمال ارامش و راحتی و عالی بپره بیرون مهربون...
می بوسمت
نهااااااااااااال!! چطوری دوستم؟

وای!! وحشتناکه اشتباهی یه عضو رو..وای
انشاالله که باقی روزها برات پر از شادی و برکت باشه
عزیزم دلم...سپاس از مهرت...
تو هم شاد و سلامت و خوشبخت باشی...
می بوسمت
خدا را شکر تشخیص اشتباهی بوده هیچ چیزی به اندازه بیماری نزدیکان آدم را از پا نمی ندازه
سپاس سپاس از مهرت عزیز مهربون